دیشب خواب دیدم
خوابهای زیاد میبینم و اکثریت آشفته ان
حالا دیشب خیلی آشفته بود و فقط یه پلانش یادمه...
دیدم با دا داشتیم با یکی حرف میزدیم من و اون یه نفره که نمیشناختمش
جفت هم بودیم و دا رو برومون بود
بعد یه نفر شونشو گذاشت کنار شونه ی من ... دا متذکر شد که کنار ه
بگیرید از هم و من یه کم جابجا شدم ولی اون نه
منم دیدم دا بدش میاد بلند شدم و رفتم
الان که بیدارم دلم اون آرامش شونه ها رو میخواد
کاش دا میگفت بمون کنارش...
برچسب : نویسنده : bayandama بازدید : 19